۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

من مسلمانم


عاشورای من امروز است. دیگر لازم نیست داستانهای 1400 سال پیش را مرور کنم تا فرق میان حق و باطل برایم مفهوم باشد. زیرا که حق و باطل را این روزها به وضوح میبینم.

اسیر مظلوم من بهزاد نبوی ست ،دیگر لازمیست از حسین مظلوم کربلا داستانهای جگرسوز برایم بگویید.

شهید زنده ی من حجاریان است ،دیگر حتی لازم نیست به جانبازان جنگ 15 سال پیش مراجعه کنم تا معنایی جانباز بودن را بفهمم.

زیدآبادی، تاجزاده ، رمضانزاده ، ابطحی ، میردامادی ، عرب سرخی ، صفایی فراهانی ،تاجبخش ، شریعتی ،امین زاده،لیلاز، جلایی پور، قوچانی و دیگران ، همه و همه یاران باوفای حق و حقیقتند. یاران باوفای آزادی و آزاد منشی.

ای کسانی که پس از گذشت 1400 سال صدای “هل من ناصرٍ ینصرنی؟” را از میشنوید ،اشک میریزید ، ناله میکنید و به خود میپیچید؟


ای کسانی که آرزو میکنید در زمان حسین به دنیا می آمدید تا به دعوت او لبیک بگویید.

آیا صدای در گلو خفه شده ی این مظلومان تاریخ ایران را میشنوید.

اگر در ایمان خود و آرزوی خود صادقید این گوی و این میدان …..

آیا لازم است خود حسین ابن علی کشته شود که به که رگ غیرتتان بر بخورد؟ یا اینکه تمام ایمانتان ادعایی پوشالی بیش نیست؟ آیا به واقع اگر در زمان حسین ابن علی میزیستید هم ، با همین توجیهاتی که در ذهن دارید، خود را از معرکه کنار میکشیدید؟


لبیک بگویید و برای وطن خود به میدان بیایید تا دست من و تو آینده ساز ایرانی سبز برای بچه هایمان باشد

//این متن زیبا را یکی‌ از دوستان در فیس بوک لینک کرده بود و بنده از نویسنده توانای این متن بیخبرم ،لطفا دوستان اگر اطلأع دارند در بخش نظرات پست کنند.

۲ نظر:

  1. امام حسین تنها وتنها به خاطر جاه طلبی کشته شد چون به زور میخواست خلیفه بشه.
    و تو یک شهر با 800 هزار نفر جمعیت 72 نفر یار بیشتر نداشت!
    پس هروقت خواستی محمود رو دک کنی کربلا بخون.

    پاسخحذف
  2. کاملا با نظرشما دوست عزیز موافقم !

    پاسخحذف